فضای مجازی هر خوبی و بدی ای داشته باشه، از یه چیزش واقعاً خوشم میاد.
دیگه لازم نیست با کسی که متنهاشو میخونم و خوشم میاد، چشم تو چشم شم و به خاطر همین اصلاً لازم نیست بفهمم که اون کسی که اینا رو مینویسه، یه آدمه یا هوش مصنوعیه. اصلاً شاید موجود فضاییه یا هر چیز دیگه.
لازم نیست طرفو بشناسم تا بفهمم از متنهاش خوشم میاد یا نه. متنهاش خودش نشون دهنده شخصیته. فضای مجازی باعث میشه بیشتر از شخصیتی که متن رو مینویسه، خود متن مهم باشه.
اگه بخوام یه مثال بزنم، الان من نمیدونم مثلاً شعبانعلی زنده است یا نه.(این مثالو فقط به خاطر اینکه دوسش دارم، زدم وگرنه شما هر کس دیگه ای رو در نظر بگیر) آیا لازمه بدونم خودش نوشته یا کس دیگه ای؟ به نظر من نه.
و فکر میکنم فضای مجازی ابزاری باشه که بشه به این حرف نزدیکتر شد که : دقت کن که چه چیزی میگوید و نگاه نکن که چه کسی میگوید.
شاید یکی از خوبی های دیگه فضای مجازی همون چیزی باشه که تو تکامل منفی بهش اشاره کردم. لازم نیست نویسنده وبلاگی که میخونم و ازش لذت میبرم، الان زنده باشه. خیلی از وبلاگها شاید پنج شیش ساله دیگه نوشته نمیشن و شاید حتی نویسنده اش فوت کرده اما آیا این باعث میشه که مطالب به دردنخورتری از وبلاگهای جدید داشته باشن؟
اومدن فضای مجازی به نظرم باعث شده که دیگه بین مرگ و زندگی تفاوتی نباشه. البته این خصوصیت قبل از فضای مجازی با وجود کتاب هم وجود داشته. الان خیلی از ماها مثلا از نوشته های شریعتی یا مطهری بیشتر از نوشته های متفکر الان استفاده میکنیم و لذت میبریم.
***
یکی از چیزایی که گاهی اوقات بهش گیر میدن، اینه که مثلاً آیا حضرت علی (شرمنده که این اسم رو میبرم اما مثال واضح تریه) ای بوده یا نه؟
خب چه لزومی داره که حضرت علی ای بوده باشه یا نه؟
دقت کن ببین چه حرفها یا اعمالی با نام حضرت علی وجود داره و هر کدوم رو خوشت اومد عمل کن و هر کدوم خوشت نیومد، توجهی نکن.
اصلا به نظرمن علی ای نبوده. اما آیا این باعث میشه که من نهج البلاغه نخونم؟
- ۹۵/۱۱/۰۳