دل نوشته هام

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

توجه

این روزها دارم نحوه زندگی کردن رو به شدت از مادرم یاد میگیرم. وقتی که ساعت 10 کتابی که میخواد رو شروع میکنه به خوندن، 4 ساعت بدون توجه به جای دیگه ای مدام کتاب رو میخونه و مطمئنم اگه آدم سنتی ای نبود و میتونست شب دیر نخوابه، مطمئنم که تا خود صبح و تا پایان کتاب میخوندش.

تازه تازه دارم معنای توجه رو میفهمم و لذتی که میشه ازش گرفت.

مگه میشه از چیزی لذت نبری و چند ساعت خودتو باهاش مشغول کنی؟

راستش تازه تازه دارم میفهمم که طلای نسل ما دیگه طلا یا نفت یا چیز دیگه ای نیست. طلای نسل ما توجهه و متاسفانه یکی از باارزش ترین چیزهایی که داریم کم کم از دستش میدیم.

به نظرم نسل ما یکی از نسل هایی هستش که به شدت بی حوصله هستش. من خودم فکر میکنم با چیزی که بهش علاقه دارم فوق فوقش تا نیم ساعت مشغول باشم و بعد نیم ساعت سعی میکنم خودمو با یه کارایی مشغول کنم و بعد یه مدت دوباره سراغش بیام. 

به جز چیزایی مثل بازی، آیا میشه به صورت طولانی مدت با یه چیز سر و کله بزنیم؟

یکی از دلایلی هم که یه خورده مطالب طولانی تر کمتر خونده میشه، میتونه این باشه که به چیزای کوتاه و سریع عادت کردیم(یه چیزی مثل توییتها) چون موضوع  زود زود عوض میشه و ما که ظرفیت زیادی واسه توجه و یا تحمل نداریم، خسته نمیشیم.

پی نوشت: تازگی ها حتی به کلمه "تحمل" هم با بار معنایی مثبتی نگاه میکنم. و فکر میکنم که شاید یکی از بدیهای جامعه ما، این باشه که آستانه تحملش پایین اومده. کسی که کاری رو انجام میده و موفقیت آمیز نیست یا ازش لذتی نمیبره، کم پیش میاد تا بخواد اون کار رو دوباره انجام بده. حتی یه ذره هم امید نداریم که شاید در مرتبه دوم، تونستیم موفق بشیم و یا شاید شرایط تغییر پیدا کرده و ازش لذت بردیم.

  • ۹۵/۱۰/۰۴
  • مرتضی خیری

نظرات (۰)

کسی نظری نداده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">