دل نوشته هام

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

شریعتی! عاشقتم

امروز دیوونه شدم؛ برای اولین بار یکی از سخنرانیای دکتر شریعتی رو شنیدم. واقعا فوق العاده عبرت اموز بود. سخنرانی "مسئولیت شیعه بودن".
اولین نکته ای که بهش اشاره میکنه اینه که شیعه در تعریف ایمان، نکته ای رو بهش اضافه کرده و اون عبارت است از اصالت عمل. این یعنی این که عالم بی عمل هیچ تفاوتی با یک کودن بی عمل نمیکنه. تنها چیزی که باعث تمایزشون میشه، عملشونه. "عمل، ایجاد کننده واقعیت و حقیقت است، و بی‌عمل، اعتقاد و عدم اعتقاد به چیزی، مساوی است."و این رو من خودم اسمشو میزارم "اصالت فعل" در برابر "اصالت اسم"(البته که من عددی نیستم اما به نظرم بعضی وقتها واسه این که یه چیزی رو بفهمی شاید لازم باشه ، اسم گزاریاشو خودت انجام بدی ؛ همونطور که میگن بهترین خلاصه نویسی اونیه که خودت انجام بدی) و به همین دلیله که ما خیلی وقتها به اشتباه فکر میکنیم که اگر شخصی "اسم"مسلمان روش بود ، پس مستحق بهشته و کسی که اسم "آتئیست"روش باشه، مستحق جهنمه. این جمله شریعتی به نظرم مفهوم درستی رو منتقل میکنه به این نحو که مثلا یه انسان آتئیست با توجه به اعمالش، بهشت بهش اختصاص پیدا میکنه و یا نمیکنه و عقیدش تاثیر زیادی رو این پروسه نداره. البته که همون عقیدش بوده که به عمل منجر شده ،پس در واقع این طور هم میتوان گفت که با توجه به عمل میشه به عقیده پی برد(به نظرم کاملا برگشت پذیره.) پس کسی که به اصطلاح مسلمونه ، رو باید به عملش نگاه کرد و نه این که خودش رو چه چیزی میدونه.
"زیرا که "بد" و "خوب" ، "ایمان" و "کفر" و "شیعه بودن" و "شیعه نبودن"، بعد از عمل است که تحقق می‌یابد." این جمله اش هم به خودی خود یه هنره.واقعا  اند (end) مفهوم و اند جمله است(البته به نظر من؛شاید خیلیای دیگه به این جمله به اندازه پشیزی هم ارزش نزارن)
نکته دومی که بهش اشاره میکنه ، "هنر برای هنر" و "علم برای علم"ه.چیزی که با این توجیه بر سر کار میاد که میگه من برای راهنمایی نیامده ام و فقط چیزهای گوناگون رو تحلیل میکنم و نتایجش رو میگم اما انتظار هیچ راهنمایی از من نداشته باشید و به علم یا هنر، هیچ ربطی نداره که چی خوبه یا چی بده، چی به نجات انسان ها ختم میشه و چی به هلاکت انسان ها. چیزی که در اول با ادعای ازادگی میاد اما در نهایت اسیر و برده افکار اشرافی گری و "علم و هنر برای تفریح" میشه. نکته ای که یادم اومد و دوست دارم اینجا بگم ، اینه که مثلا یکی میگه که من ازادم هر چقدر غذا خواستم بخورم. جواب زیبایی که این موقع به اون شخص میدن اینه که تو ازادی اما وقتی که این کارو میکنی در واقع برده اون غذا شدی. پس وقتی کسی ازادانه به دنبال شهوت خودش میره،در واقع ازاد نیست بلکه برده شهوت خودش شده.
بعدش به نکته مهم سخنرانیش میرسه:"مذهب برای مذهب".
چیزی که فقط به خود مذهب اصالت میده و میخواد که فقط یه نمازخون حرفه ای یا ... تبدیل بشه،و به این که نهایت انسان و اوج ارمان های انسان چیه ،اهمیتی نمیده.مذهبی که از شناختن افکار واهمه داره.مذهبی که فقط جای خودش مونده و پیشرفت نمیکنه.اوج افکار خودش رو در این میدونه که مثلا چرا نماز سه رکعته یا چهار رکعته و به نظرم ترسناک ترین چیز واسه این مذهب، اینه که با افکار "امام علی " و "امام حسین " اشنا بشه.امامی که به خاطر "مصلحت" ، حقیقت رو زیرپا نذاشت.یا امامی که به خاطر حقیقت ، جون خودش و خونوادشو فدا کرد.و اونچنان مذهبی هیچ وقت نمیتونه در برابر این مذهب حقه دووم بیاره.
فقط میتونم بگم خیلی عالی بود.
  • ۹۴/۱۲/۰۱
  • مرتضی خیری

نظرات (۰)

کسی نظری نداده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">