دل نوشته هام

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

یه شوخی مسخره

سر کوچه ما یه دبیرستان دخترانه است که از دیرباز پناهگاه عارفان و عاشقان بوده. همیشه پسرهایی با قیافه کریستین رونالدو، سر خیابون دبیرستان منتظر میموندن تا کوبو (یا همون کبری) قاضیان زنگ آخر رو به صدا دربیاره و عاشق های بی سبیل، معشوقه های با سبیلشون رو ببینن.

غرض از این پست، اینه که به تازگی دقیقاً کنار دبیرستان یه مغازه ای زدن. یه سه چهارسال پیش، اصولاً کنار مدرسه‌ها مغازه های لوازم التحریر میزدن. اما این مغازه تا اونجایی که مشخصه پوشک بچه و لباس بچه و اینجور چیزا میفروشه.

قبلاً به داشتن شعور بازار آزاد شک داشتم اما به نظر میرسه بازار حتی تو انتخاب مکان مغازه ها هم به شدت منطقی و آینده نگره.

پی نوشت: با اسم کوچیک رونالدو هم یه شوخی قدیمی هست. اما بالاخره اینجا خونواده نشسته. ضمن اینکه همه که ترکی بلد نیستن منظورمو بفهمن :)

  • ۹۶/۰۱/۲۷
  • مرتضی خیری

نظرات (۲)

  • قالب بلاگ رضا
  • دقیقا
    ولی متاسفانه!
    پاسخ:
    چرا؟ یعنی چی؟
    واقعا متاسفانه؟
    :))))
    کنار خونه ما دبیرستان پسرانه س 
    واقعا سر سام میگیرن وقتی تعطیل میشن 
    همه ش دعواهای فیزیکی و فحشای +۱۸ 
    یبارم نارنجک زدن شیشه یه خونه ی اومد پایین 
    هر روز پلیس تو کوچه بود :| 
    البته مربوط به قبل عید هست 
    +یک کلمه ترکی هم نمیفهمم خخخخ اما اهنگای ترکی رو خیلی دوست دارم :)
    پاسخ:
    اصلا این دبیرستان هامون موجودات عجیب غریبی توشون هست.
    ما خودمونم بیشتر ایام سال دعوا رو داشتیم. اما واقعا فحش بلد نبودم. یعنی شرم داشتم. تا اینکه اومدم شهر فرهنگ پرور تهران :)

    +ترکی زبون راحتیه. 
    یه دوستم واسه مسخره بازی یه اصطلاح ترکیه ای میگفت خوشم اومد. گاهی وقتها برای ایجاد مزاح استفاده میکنیم.
    "گوزلر یالان کونوشماز" یعنی "چشمها دروغ نمیگن"
    اگه در مکان مناسب گفته بشه بسی باعث خنده میشه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">