پاراگرافی از کتاب "چرا ملتها شکست میخورند" که برام جالب بود:
وقایع مرتبط با "قانون سیاه" نشان میدهد که انقلاب شکوهمند 1688 موجب حاکمیت قانون شده بود و این دیدگاه در انگلستان و بریتانیا غلبه داشت. فرادستان بسیار بیشتر از آنچه خود تصور میکردند محدود شده بودند. باید توجه داشت که حاکمیت قانون امری متفاوت از "حکومت از طریق قانون" است. حتی اگر ویگها میتوانستند قانونی بیرحمانه و سرکوبگرانه برای رفع موانعی که مردم عامی ایجاد میکردند از تصویب بگذرانند، باز هم میبایست با محدودیتهای مضاعفی که حاکمیت قانون برایشان به وجود میآورد، دست و پنجه نرم میکردند. زیرا قانون آنها ناقض حقوقی بود که انقلاب شکوهمند و تغییرات ناشی از آن در نهادهای سیاسی با برانداختن حقوق "الهی" شاهان و امتیازات ویژه فرادستان، برای همگان تثبیت کرده بود. بنابراین حاکمیت قانون بدان معنا بود که فرادستان و فرودستان به طور یکسان در مقابل اجرای چنین قوانینی مقاومت نشان میدادند.
***
پ.ن. کلمه کلیدی جالبی برای ایران میشه از توش کشید بیرون: الهی
- ۹۷/۱۲/۰۷