این بحث شاید هیچ اهمیتی واسه شما نداشته باشه. واسه خودم مینویسم. مثل همه پستای دیگه.
***
مثل اینکه واژه بی خیالی از هر واژه دیگه ای بهتر دیده میشه. از مقایسه تعداد بازدیدها این حرفو میزنم. دلیلشو نمیدونم اما شاید چون نداریمش، دنبالشیم.
***
اولا بگم که تو جواب فاطمه تو کامنتا همینطوری یه اصطلاحی نوشتم، خودمم ازش خوشم اومد: "بی خیالی مدیریت شده"
دومین چیز هم اینو بگم که هلما به یه نکته ظریفی اشاره کرد که خودم میدونستم پس احتمالا هر کس دیگه ای هم میدونسته دیگه. اینکه "نوشتن راجع به بی خیالی، اینو میرسونه که راجع بهش بی خیال نیستی" و شاید همین چیزی باشه که من به خاطرش یه پسوند "مدیریت شده" بعدش میارم.
***
این چیزی که اینجا میگم چیزیه که سعی میکنم خودمو بهش نزدیک کنم:
یه منظورم از بی خیالی، اینه که آدمیزاد ممکنه اشتباه کنه. اما نباید به خاطر این اشتباه به خودش سخت بگیره.
بعضیا ممکنه به خاطر یه اشتباه استرس بگیرن و ناراحت بشن و ... . اما به نظرم همه این احساس های بعد از اشتباه، بعد یه مدت رنگ میبازن و دقیقا همون احساسا باعث میشه آدمیزاد نتونه بعد یه اشتباه به خوبی راجع به اون کار غلط فکر کنه و به خاطر همون ممکنه دوباره همون کار اشتباه یا شبیهش رو دوباره انجام بده.
به خاطر همین فک میکنم که استرس گرفتن و ناراحت شدن بعد از یه کار اشتباه، خودش کار اشتباه تریه. اینه که سعی میکنم یه خورده بیخیال تر باشم.
***
یه منظور دیگه ام از بی خیالی اینه که ما آدما واقعا جاهلیم. به نظرم واقعا تو تشخیص این که یه کاری اشتباه بوده یا نه، دچار اشتباه میشیم.
الان فک میکنیم فلان کارمون اشتباه بوده اما بعد پنج سال میفهمیم که کار خوبی بوده و شاید پنج سال بعد تر از اون باز دوباره فک کنیم که اشتباه بوده.
به خاطر همین یه خورده به کارهامون با تواضع بیشتری نگاه کنیم. به نظرم ما تو تشخیص کار خوب و بد زیاد صلاحیت نداریم. پس واسه چی خودمونو بابتشون اذیت کنیم؟
(البته بعضیاشون به حدی اشتباهن که هیچ ابهامی توش نیست. مثلا این احمدی نژاد واسه چی 8 سال رئیس جمهور ما بود؟ البته من از سیاست چیزی نمیدونم. فقط خوشم نمیاد ازش. وگرنه نمیدونم کارای خوبی کرده یا نه.)
***
همه این حرفا درست(حداقل واسه خود من)
یه سوالی که واسه من پیش میاد و میدونم که برای خیلی افراد دیگه هم هست، اینه که من تو به کدوم سمت باید بدوم؟ تو کدوم رشته باید درس بخونم؟ در جهت چه مهارتی، خودمو قوی بکنم؟ اصلا چه غلطی بکنم؟
و سوالی که بعدش هست، اینه که اگه تو فلان جهت دویدم و اون راه، راه من نبود، اون موقع چی کار باید بکنم؟
تو کل عمرم اگه قرار باشه به یه جمله رو عمل کنم، میخوام این جمله باشه: "تو چیزی را که میدانی عمل کن تا خدا دانش آن چیزی را که نمیدانی به تو بیاموزد."
اما متاسفانه فک میکنم دقیقا جمله ایه که بهش عمل نمیکنم.
- ۹۶/۰۱/۲۱