پیش نوشت: حالم برای نوشتن زیاد خوب نیست. همین پست رو علی الحساب از ما بپذیرید.
***
تجربه بهم ثابت کرده که برای بقیه، مهربانیهای کوچک ما(از نظر خودمان) لذت بخش تر از مهربانی های بزرگ ما(باز از نظر خودمان) است.به نظرم تفاوتی که این دو تا دارن، این دو تاست:
اولا مهربانیهای کوچک به صورت ناخودآگاه انجام میشه و شاید به خاطر همین بی ریاتر هستش و فرد دریافت کننده مهربانی هم با آغوش بازتری اونو دریافت میکنه، برعکس مهربانیهای بزرگتر که شاید به دلیل آگاهانه بودن، با هدف خاصی انجام بشه.
ثانیا وقتی به کسی مهربانی کوچکی میکنیم، اون فرد انتظار منت کشیدن از ما رو نداره. اما وقتی به کسی مهربانی بزرگی میکنی، اون فرد پیش خودش(حتی شاید به اشتباه) فکر میکنه امکان داره که فرد مهربانی کننده، انتظاری ازت داشته باشه.
(شاید دو تا تفاوت شبیه هم باشن، اما آیا به نظرتون گفتن یک حرف با کلمات متفاوت کمک کننده نیست؟ به نظر من که هست.)
اما سه پیشنهاد برای خودم. شاید برای شما هم خوب باشد:
1- هیچ وقت از کسی که میخوای رابطه ات را با او ادامه دهی، انتظار مهربانی های بزرگ و مخصوصا انتظار ایثار نداشته باش. شاید در لحظه اول مهربانی های بزرگ، دو فرد را به هم نزدیک نشان دهد، اما در طولانی مدت باعث بدتر شدن رابطه میشود.
2- سعی کن به جای مهربانی های بزرگ و بعضا بی تاثیر و گاه حتی مضر، مهربانی های کوچکی انجام بدی.
3- اگر خواستید به صورت آگاهانه به کسی مهربانی کنید، هیچ گاه منت نگذارید. عقیده ای که خودم دارم، اینه که: یا به کسی خوبی نکن، یا اگر خوبی کردی آن را یک وظیفه به حساب بیاور.
***
تو قضیه آشوب، مثال بال پروانه فقط واسه اینه که بشه تو کتاب های درسی نوشت.
مثال سانسورشدش اینه که چشمک عاشق در آن سر دنیا، انقلابی در هوای دنیا به وجود میاره.
نمیدونم اونور دنیا کدوم عاشقی آه کشیده که تمام شیشه های خانه های ما رو بخار گرفته.
***
پینوشتی نامربوط:
زمستان نماد عدالت است.
بر عکس بهار و تابستان و پاییز که هر گوشه ای به رنگی است، زمینیان در زمستان از وجود عدالت فریاد برمی آورند.*
شاید در این فصل زمین در خواب باشد، اما عدالت مرده برایم بیشتر از ظلم سرزنده، زنده تر و جذابتر است.
باشد که در عدالت یک رنگ بمیریم نه در ظلم هزاررنگ
*البته آدمها تو زمستون هم قضیه یک رنگی رو حل میکنند.
زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند ما یک لاقبایان را
- ۹۵/۱۱/۲۷