دل نوشته هام

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

حیف و حسرت

حالم از کلمه " حیف " به هم میخوره.

بعد این که تصمیم گرفتم دیگه کنکور ارشد ندم ، تا حالا دوباری کلمه حیف رو از دوستان شنیدم:

اولیش موقعی بود که یکی از دوستام برگشت گفت که :واقعا حیفه.کسی مثل تو که خوب درس میخوند،دیگه ادامه نمیده و کسی مثل فلانی که تنها چیزی که به خاطرش دانشگاه نیومده ، درسه ، میخواد کنکور بده."

انگار ادم اگه تصمیمی رو گرفته باید تا اخرش بره ، فرقی نمیکنه اصلا اون کار از اول اشتباه بوده یا نه ، ادامه دادنش اشتباهه یا نه ." تنها چیزی که مهمه اینه که اراده داشتی باشی و چیزی رو که انتخاب کردی تا اخرش بری" احساس میکنم یکی از فکرهاییه که بیشتر از این که حاصل تفکر باشه به خاطر حفظ کردن غروره.مبادا بقیه فکر کنن از اول تصمیم اشتباهی گرفته.

دومین حیفی هم که شنیدم دو سه روز پیش بود که وقتی به یکی از دوستان راجع به پروژه ای که انجام داده بودم ، میگفت : " خوبه ، اما حیف که میری سربازی و همه اینا از یادت میره."

فکر میکنم همچین افرادی هم انسان ها را به صورت یک حیوان میبینن که تا وقتی که زور بالا سرش باشه ، اون کار رو انجام میده ، یاد میگره ، پیشرفت میکنه توش اما اگه به حال خودش بزاریش ، احتمالا مسیر بدبختی رو پیش خواهد گرفت.

احساس میکنم این دوستان دو تا چیز رو تو وجود ادمی در نظر نمیگیرن:

اولیش علاقه است.

ادم اگه به چیزی علاقه داشته باشه ، چه فرقی میکنه کجا باشه.ادم سر کوه هم که باشه میتونه به اون چیزی که علاقه داره فکر کنه و به نظرم حتی از اون کسی که به اجبار دانشکاه و  در مفت خورترین حالت در جامعه ایران(دانشجو) میتونه تو اون زمینه پیشرفت کنه.

و دومین عقیده ای هم که راجع به این جور چیزا دارم اینه که اصلا واژه حیف واسه این جور چیزا کلمه گنده ایه.اگه یه بحث علمی از یادم بره یا این که کل مباحث کارشناسی رو فراموش کنم ، چه فرقی در حال من خواهد داشت؟ایا من به کسی قول داده ام که مجبورم همه اینها رو حفظ کنم؟یا فکر میکنم ادم رو فقط چیزی میدونن که فقط تو یه مسیر میتونه پیشرفت کنه.

این جور افراد سربازی رو هم یه مانع بزرگ زندگی کردن میبینن.تنها چیزی که برام سواله اینه که زندگی رو چی میبینن و این که با زندگی ای که سعی میکنن همه چیز رو با هم داشته باشن ، چه جوری میخوان تا کنن در حالی که یکی از مهم ترین اصولی که ما تو علم کنترل یاد میگیریم ، اینه که تو یه سیستم کنترلی به هیچ وجه امکان نداره پاسخ رو از همه جهات بهتر کنی . برای رسیدن به پاسخ مطلوب یا تلاش کنترلی زیادی نیاز خواهی داشت یا این که سرعت تو برای رسیدن به پاسخ بسیار کند خواهد بود.

پی نوشت:فارغ از این بحث ها،چیزی که این روزها توجهمو جلب کرده،ایه ای هستش که بی ارتباط نیست و تا حالا این ایه رو نخونده بودم و احساس میکنم این ایه با شدت احساساتی زیادی نازل شده یا حداقل من اینطوری میفهمش:

یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون.

  • ۹۵/۰۳/۲۳
  • مرتضی خیری

نظرات (۰)

کسی نظری نداده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">