دل نوشته هام

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰
با سلام...نامه ای بود که امروز از نهج البلاغه خوندم و منو خیلی به خودش جذب کرد...دلیلش البته احتمالا اینه که این روزا دغدغه اصلی من و ما شده مسئله مادیات. ( البته که خودم خیلی از این جور چیزا اعصابم خورد میشه مثلا وقتی میبینم که دوستام چه چیزایی تو زندگیشون ندارن و من ندارم دلم میگیره (البته خیلیا هم هستن که حتی همین امکانات ما رو هم ندارن).مسئله مادیاتی که به نظرم باعث همین بدبختی های امروز جامعه ما شده و خیلی ها به خاطر پول و ... چه کارایی که انجام نمیدن.مسئله مادیاتی که باعث شده حتی نتونم دو نفس راحت تو تهران بکشم و این شهرو به گوه کشونده.مسئله مادیاتی که تو این نامه خیلی اکتیو راجع بهش حرف زده شده:
نقل شده «شریح بن حارث» قاضی امیرمؤمنان علی (ع) در عصر حکومت امام(ع) خانه‌ای برای خود به هشتاد دینار خرید، این گزارش که به امام رسید وی را احضار کرد، به او فرمود: “(اى شریح!) به من خبر رسیده که خانه اى به قیمت هشتاد دینار خریده اى و براى آن قباله و سندى نوشته اى و بر آن گواهانى گرفته اى!” «شریح» عرض کرد: “آرى چنین بوده است اى امیر مؤمنان”.راوى این روایت مى گوید: امام(علیه السلام) نگاهى خشم آلود به او کرد سپس چنین فرمود:

(اى شریح!) بدان به زودى کسى به سراغت مى آید که نه به قباله ات نگاه مى کند و نه از شهودت مى پرسد، تا تو را از آن خانه آشکارا خارج سازد و تنها به قبرت تحویل دهد.
حال اى شریح! نگاه کن، نکند این خانه را از غیر مال خود خریده باشى یا بهاى آن را از غیر مال حلال پرداخته باشى که هم دنیا را از دست داده اى و هم آخرت را، بدان اگر هنگام خریدن این خانه نزد من آمده بودى سندى را بدین گونه براى تو مى نوشتم که دیگر در خریدن این خانه حتى به بهاى یک درهم یا بیشتر رغبت نکنى.

نسخه قباله این است:
این ملکى است که بنده اى ذلیل از کسى که به اجبار در آستانه کوچ کردن (از این دنیا) است، خریدارى کرده خانه اى از خانه هاى سراى فریب و غرور، در محله فانى شوندگان، و در کوى هالکان، حدود چهارگانه این خانه چنین است:
حدّ اوّل به «اسباب آفات و بلاها» مى خورد و حدّ دوم به «عوامل مصائب» و حدّ سوم به «هوا و هوس هاى مهلک» و حد چهارم به «شیطان گمراه کننده» منتهى مى شود و درب خانه از همین جا باز مى گردد! این خانه را فریب خورده آرزوها از کسى که در سرآمد معین (و کوتاهى) از این جهان بیرون رانده مى شود، به مبلغ خروج از عزت قناعت، و دخول در ذلت حرص و دنیاپرستى و خوارى، خریدارى نموده است;
هرگونه عیب و نقص و کشف و خلافى که در این معامله واقع شود و خسارتى به مشترى برسد بر عهده بیمارى بخش اجسام پادشاهان و گیرنده جان جباران و زایل کننده سلطنت فراعنه همچون کسرى، قیصر، تبّع و حمیر است.
همچنین آنها که اموالى را گردآورى کردند و بر آن افزودند و بنا کردند و محکم ساختند، آراستند و زینت نمودند، اندوختند و نگهدارى کردند و به گمان خود براى فرزندان باقى گذاردند، اینها همان کسانى هستند که همگى به پاى حساب و محل ثواب و عقاب رانده مى شوند; در آن هنگام که فرمان داورى الهى صادر مى شود و بیهوده کاران در آنجا زیان مى بینند،
و شاهد این سند عقل است آن گاه که از تحت تأثیر هوا و هوس خارج شود و از علایق دنیا به سلامت بگذرد».
  • ۹۴/۰۴/۲۹
  • مرتضی خیری

نظرات (۰)

کسی نظری نداده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">